[صفت]

ravi

/ʀavi/
قابل مقایسه

1 خیلی خوشحال مسرور، مشعوف

  • 1.L'enfant était ravi de ses cadeaux d'anniversaire.
    1. بچه از هدایای تولدش خیلی خوشحال بود.
  • 2.Marie est ravie de son cadeau.
    2. "ماری" از هدیه‌اش خیلی خوشحال است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان