[اسم]

la recrudescence

/ʁəkʁydɛsˈɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 افزایش ناگهانی

  • 1.Le sida est en pleine recrudescence.
    1. ایدز در حال افزایش ناگهانی است.
  • 2.Recrudescence d'une épidémie
    2. افزایش ناگهانی یک بیماری شایع

2 بروز دوباره

  • 1.Recrudescence d'un incendie
    1. بروز دوباره یک حادثه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان