Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . مجددا ازدواج کرده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
remarié
/ʁəmaʁje/
غیرقابل مقایسه
1
مجددا ازدواج کرده
1.Aucun de nos parents ne s'est remarié.
1. هیچکدام از والدین ما مجددا ازدواج کرده نیستند.
2.Il est remarié et il a deux enfants.
2. او مجددا ازدواج کرده است و دو بچه دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
remarier
remanier
remaniement
reléguer
relégation
remarquable
remarquablement
remarque
remarquer
remarqué
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان