[اسم]

la robe

/ʀɔb/
قابل شمارش مونث
[جمع: robes]

1 پیراهن بلند (زنانه) پیراهن

  • 1.Cette robe te va vraiment bien, ma chérie.
    1. عزیزم، این پیراهن بلند واقعاً به تو می آید.
  • 2.Tu as vu ma nouvelle robe ?
    2. پیراهن جدیدم را دیده ای ؟
robe de chambre
روبدوشامبر

2 ردا

la robe de juge/ecclésiastique...
ردای قاضی/کشیش...

3 لباس فارغ‌التحصیلی لباس رسمی

robe de professeur
لباس رسمی استادی
une robe d'étudiant
لباس فارغ‌التحصیلی دانشجویی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان