Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . آدم ماشینی (مجازی)
2 . روبات
3 . دستگاه غذاساز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le robot
/ʀɔbo/
قابل شمارش
مذکر
1
آدم ماشینی (مجازی)
آدم بیاراده
1.Il votera comme un robot.
1. او مانند یک آدم ماشینی رای خواهد داد.
2
روبات
آدم ماشینی
1.Le nouveau robot sait lire.
1. ربات جدید خواندن بلد است.
2.Les robots remplacent les ouvriers.
2. روباتها جایگزین کارگرها میشوند.
3
دستگاه غذاساز
دستگاه چندکاره آشپزخانه
1.Il coupe les légumes avec le robot.
1. او سبزیها را با دستگاه غذاساز خرد میکند.
2.J'ai râpé les carottes avec le robot.
2. من هویجها را با دستگاه غذاساز رنده کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
robinet
robin
robert
robe du soir
robe de chambre
robot ménager
robotique
robotisation
robotiser
robuste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان