Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . تولید کردن
2 . جا افتادن (در جای جدید)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
roder
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تولید کردن
ایجاد کردن، توسعه دادن، رشد دادن
2
جا افتادن (در جای جدید)
(se roder)
تصاویر
کلمات نزدیک
rodage
rococo
rockeur
rock
rocheux
rodéo
roger
rogne
rogner
rogner sur son temps
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان