[فعل]

romancer

/ʁɔmɑ̃sˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]

1 بر اساس واقعیت داستان نوشتن فیلمنامه بر اساس واقعیت نوشتن

  • 1.L'auteur a romancées toutes les histoires.
    1. نویسنده کل قصه را بر اساس واقعیت نوشت.
  • 2.Une biographie romancée
    2. زندگینامه‌ای نوشته‌شده بر اساس واقعیت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان