[اسم]

la routine

/ʀutin/
قابل شمارش مونث

1 (جریان) معمول (برنامه) روزمره، (روال) همیشگی

  • 1.C'est un examen médical de routine.
    1. این آزمون پزشکی معمول است.
  • 2.Marcher est devenu une routine.
    2. قدم زدن به یک (برنامه) روزمره تبدیل شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان