[عبارت]

s'ennuyer comme un rat mort

/sɑ̃nɥije kɔm ɛ̃ ʁa mɔʁ/

1 حوصله‌ی کسی به شدت سررفتن

  • 1.Je me suis ennuyé comme un rat mort à cette réunion.
    1. در این گردهمایی به شدت حوصله‌ام سر رفته است.
  • 2.Les adolescents s'ennuient comme des rats morts quand ils partent en vacances avec leurs parents.
    2. نوجوانان به شدت حوصله‌شان سر می‌رود هنگامی که با والدینشان به سفر می‌روند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "کسل شدن مانند یک موش مرده" است که در حقیقت کنایه از "حوصله‌ی کسی به شدت سررفتن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان