[اسم]

le sablier

/sɑblije/
قابل شمارش مذکر

1 ساعت شنی

  • 1.Le sablier se vide et les œufs sont cuits.
    1. ساعت شنی خالی شد و تخم‌مرغ‌ها پختند.
  • 2.Un sablier sert à mesurer le temps.
    2. یک ساعت شنی برای اندازه‌گیری زمان به کار می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان