[اسم]

le saumon

/somɔ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: saumons]

1 ماهی آزاد

  • 1.À midi, j'ai mangé du saumon et des pâtes.
    1. هنگام ظهر، ماهی آزاد و پاستا خورده‌ام.
  • 2.Le saumon est une sorte de poisson à la chair rose.
    2. ماهی آزاد ماهی نوعی ماهی با پوست صورتی است.
[صفت]

saumon

/somɔ̃/
قابل مقایسه

2 گلبهی

  • 1.Des robes saumon
    1. پیراهن‌های گلبهی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان