[اسم]

le scandale

/skɑ̃dal/
قابل شمارش مذکر

1 رسوایی آبروریزی

  • 1.Cette nomination est un scandale.
    1. این ترفیع یک آبروریزی است.
  • 2.Il mène une vie dissolue sans peur du scandale.
    2. او بدون ترس از رسوایی، زندگی بی بند و باری دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان