[اسم]

le scotch

/skɔtʃ/
قابل شمارش مذکر

1 نوار چسب اسکاچ

  • 1.Cette enveloppe ne colle pas, je vais mettre du scotch.
    1. این پاکت نمی‌چسبد، من نوار چسب اسکاچ خواهم زد.
  • 2.On peut aller acheter du scotch demain.
    2. ما می‌توانیم فردا برویم نوار چسب اسکاچ بخریم.

2 اسکاچ ویسکی اسکاتلندی

  • 1.Je prends le scotch sans glace.
    1. من اسکاچ را بدون یخ می‌خورم.
  • 2.Le scotch est une boisson traditionnelle d'Écosse.
    2. اسکاچ نوشیدنی سنتی اسکاتلند است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان