[فعل]

sculpter

/skyltˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]

1 شکل دادن تراشیدن، ساختن

  • 1.Sculpter une statue dans le marbre
    1. مجسمه‌ای را در سمگ مرمر تراشیدن

2 مجسمه ساختن اثر هنری خلق کردن

  • 1.Souvent, les maîtres d'œuvre médiévaux ne sculptaient pas eux-mêmes.
    1. اساتید هنر قرون وسطا گاهی خودشان مجسمه‌سازی نمی‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان