[اسم]

le souci

/susi/
قابل شمارش مذکر

1 نگرانی دلواپسی

  • 1.Il se fait du souci pour sa sœur.
    1. او برای خواهرش نگرانی دارد (نگران است).
  • 2.J'ai oublié mes soucis après une journée à la plage.
    2. بعد از یک روز در ساحل، نگرانی‌هایم را فراموش کردم.

2 گل همیشه بهار

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان