[اسم]

la spirale

/spiʁˈal/
قابل شمارش مونث

1 مارپیچ

  • 1.Des cheveux gris tombant en spirale sur les épaules.
    1. موهای جوگندمی او به حالت مارپیچ روی شانه‌اش افتاده بود.

2 گرداب (مجازی)

  • 1.La spirale du surendettement
    1. گرداب قرض‌ها

3 حرکت اسپیرال (اسکیت) (le spirale)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان