[اسم]

la stagnation

/stanjasjˈɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 راکد ماندن رکود، کسادی

مترادف و متضاد récession
  • 1.La stagnation des affaires.
    1. رکور کارها
  • 2.Une période de stagnation suivie d'une reprise.
    2. یک دوره رکود بعد از رونق اقتصادی می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان