Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . بر انگیختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
stimuler
/stimyle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: stimulé]
[حالت وصفی: stimulant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
بر انگیختن
تحریک کردن
1.La lecture stimule l'imagination.
1. مطالعه قوه تخیل را برمیانگیزد.
2.Les boissons protéinées peuvent stimuler la croissance musculaire.
2. نوشیدنیهای پروتئینی میتوانند رشد ماهیچهای را تحریک کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
stimulation
stimulant
stigmate
stif
steward
stimulus
stipuler
stock
stockage
stocker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان