[صفت]

stressé

/stʀese/
قابل مقایسه

1 نگران دلواپس، پریشان

  • 1.J'étais stressé pendant une semaine avant le départ.
    1. به مدت یک هفته قبل از رفتن(م) پریشان بودم.
  • 2.Je suis sûre que vous êtes stressé.
    2. مطمئنم که شما نگران هستید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان