[اسم]

la sympathie

/sɛ̃pati/
قابل شمارش مونث

1 همدلی هم‌دردی

  • 1.Avoir de la sympathie pour qqn
    1. با کسی همدلی کردن
  • 2.Je ressens une vive sympathie pour elle.
    2. من نسبت به او همدلی شدیدی دارم [حس می‌کنم].
  • 3.Nous ressentons beaucoup de sympathie pour la fiancée de Jules.
    3. ما همدلی زیادی نسبت به نامزد "ژول" (در خود) حس می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان