[اسم]

le symptôme

/sɛ̃ptom/
قابل شمارش مذکر

1 نشانه (بیماری)

  • 1.Ces boutons sont un symptôme de la varicelle.
    1. این جوش‌ها نشانه آبله‌مرغان است.
  • 2.Le patient a décrit ses symptômes au médecin.
    2. بیمار نشانه‌ها را برای پزشک شرح داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان