[اسم]

le tablier

/tabliˈe/
قابل شمارش مذکر

1 پیش‌بند

  • 1.Tablier de cuir
    1. پیش بند چرمی

2 محفظه

  • 1.Il essaya vainement de lever le tablier de la cheminée.
    1. سعی کرد محفظه شومینه را تمیز کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان