[اسم]

le talon

/talɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 پاشنه (کفش)

  • 1.Cette femme portait des chaussures avec des talons très hauts.
    1. این زن کفش‌هایی با پاشنه خیلی بلند پوشیده بود.
  • 2.Le talon de ma chaussure s'est cassé.
    2. پاشنه کفشم شکسته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان