[اسم]

le tapis

/tapi/
قابل شمارش مذکر
[جمع: tapis]

1 فرش قالیچه

  • 1.Mon fils, fais attention, on ne marche pas sur ce tapis de soie.
    1. پسرم، دقت کن، آدم روی این فرش ابریشمی راه نمی‌رود.
  • 2.Nous avons mis un tapis devant le canapé.
    2. ما یک قالیچه جلوی کاناپه انداخته‌ایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان