[اسم]

le thermomètre

/tɛʁmomɛtʁ/
قابل شمارش مذکر

1 دماسنج

  • 1.Avec le thermomètre je vérifie la température de l'enfant.
    1. با دماسنج من دمای (بدن) کودک را چک می‌کنم [بررسی می‌کنم].
  • 2.Thermomètre à mercure.
    2. دماسنج جیوه‌ای.

2 شاخص نشانه، نشانگر

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان