Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . پول
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la thune
/tyn/
قابل شمارش
مونث
1
پول
مایه
informal
1.Il n'a pas assez de thune pour continuer son voyage en train.
1. او به مقدار کافی پول برای ادامه دادن سفرش با قطار ندارد.
2.Ils ont de la thune.
2. آنها مایهدارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
thorax
thoracique
thonier
thon
thomas edison
thym
thyroïde
thème
thèse
thé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان