[اسم]

le toit

/twa/
قابل شمارش مذکر

1 بام پشت‌بام، سقف

  • 1.Le toit de notre maison fuit quand il pleut.
    1. باران که می‌بارد، سقف خانه ما چکه می‌کند.
Toit d'ardoises/de chaume...
سقف آردوازی/کاهی...
monter sur le toit
تا پشت‌بام بالا رفتن
  • J'ai besoin d'une échelle pour monter sur le toit.
    من برای بالارفتن تا پشت‌بام به یک نردبان نیاز دارم.

2 سرپناه خانه

مترادف و متضاد abri
  • 1.Les sans-abri n'ont pas de toit.
    1. بی‌خانمان‌ها سرپناه ندارند.
trouver/avoir un toit
سرپناهی پیدا کردن/داشتن...
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان