[فعل]

tondre

/tɔ̃dʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: tondu] [حالت وصفی: tondant] [فعل کمکی: avoir ]

1 کوتاه کردن (علف، پشم و ...) چیدن، هرس کردن

  • 1.Le jardinier tond le gazon toutes les semaines.
    1. باغبان چمن را هر هفته کوتاه می‌کند.
  • 2.Le jardinier tond régulièrement la pelouse.
    2. باغبان به طور مرتب چمن را هرس می‌کند.

2 ماشین کردن (مو) تراشیدن مو، تیغ زدن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان