[اسم]

le tonnerre

/tɔnɛʀ/
قابل شمارش مذکر

1 (صدای) رعد

  • 1.Le tonnerre m'empêche de dormir.
    1. (صدای) رعد مانع خوابیدنم می‌شود.
  • 2.Pendant l'orage j'ai entendu le tonnerre.
    2. هنگام توفان صدای رعد شنیده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان