[فعل]

transformer

/tʀɑ̃sfɔʀme/
فعل گذرا
[گذشته کامل: transformé] [حالت وصفی: transformant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تغییر شکل دادن مبدل کردن

  • 1.En 5 minutes, il a transformé la pièce en club de danse.
    1. در عرض 5 دقیقه، او اتاق را به باشگاه رقص مبدل کرد.

2 تغییر کردن تغییر یافتن (se transformer)

  • 1.Avec le nouveau maire, le village s'est transformé.
    1. با شهردار جدید، دهکده تغییر کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان