Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . ترس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la trouille
/tʀuj/
قابل شمارش
مونث
1
ترس
وحشت
informal
1.J'avais la trouille avant mon examen de conduite.
1. قبل از آزمون رانندگیام وحشت داشتم [میترسیدم].
2.Marie a toujours eu la trouille des araignées.
2. "ماری" همیشه از عنکبوتها میترسیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
trouillard
troufion
trouer
troublé
troubles
troupe
troupeau
troupes
trousse
trousse de premiers soins
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان