[اسم]

le tuteur

/tytœʀ/
قابل شمارش مذکر

1 قیم سرپرست

2 نگهدار تیرک (نگهدار گیاه)

  • 1.Attacher l'arbre à un tuteur
    1. درختی را به قیم وصل کردن

3 راهنما مسئول، سرپرست

  • 1.Ce tuteur aide les élèves qui ont des difficultés en classe.
    1. این مسئول به شاگردانی که در کلاس مشکل دارند کمک می‌کند.
  • 2.Un tuteur est affecté à chaque nouvel étudiant.
    2. راهنما به هر دانشجوی جدید وظیفه‌ای محول کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان