[اسم]

le tuyau

/tyijˈo/
قابل شمارش مذکر

1 لوله

  • 1.Tuyau d'arrosage
    1. شلنگ آبپاشی
  • 2.Tuyau de plomb
    2. لوله سربی

2 خبر دست‌اول خبر محرمانه

informal
  • 1.Il m’a donné un bon tuyau.
    1. او به من خبرمحرمانه خوبی داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان