[عبارت]

un rat de bibliothèque

/ɛ̃ ʁa də biblijɔtɛk/

1 خوره‌ی کتاب کرم کتاب

  • 1.Au cours de ma dernière année à la fac, j'étais devenu un véritable rat de bibliothèque.
    1. طی سال آخر دانشکده‌ام، من به یک خوره‌ی کتاب واقعی تبدیل شده بودم.
  • 2.Il est un rat de bibliothèque dont le rêve est de devenir un jour écrivain.
    2. او یک خوره‌ی کتاب است و رویایش این است که روزی نویسنده بشود.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "موش کتابخانه" است و در حقیقت کنایه از فردی است که عاشق کتاب است و یا به اصطلاح "خوره‌ی کتاب" یا "کرم کتاب" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان