[عبارت]

une vie de chien

/yn vi də ʃjɛ̃/

1 زندگی سگی

  • 1.Depuis le mariage, je mène une vie de chien.
    1. از زمان ازدواج، زندگی سگی را می‌گذرانم.
  • 2.Les voleurs ont une vie de chien, toujours en train fuir !
    2. دزدها زندگی سگی دارند، همیشه در حال فرارند!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "یک زندگی سگی" است و همانگونه که از معنی عبارت مشخص است کنایه از "زندگی بد و سخت" و یا همان "زندگی سگی" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان