Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . ویترین ظروف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le vaisselier
/vɛsəlje/
قابل شمارش
مذکر
1
ویترین ظروف
بوفه
1.Dans le vaisselier de ma grand-mère se trouvaient toutes ses assiettes.
1. در ویترین ظروف مادربزرگم تمام بشقابهایش قرار دارند [یافت میشوند].
2.Tu l'as mis dans le vaisselier ?
2. تو آن را در بوفه گذاشتهای؟
تصاویر
کلمات نزدیک
vaisseau spatial
vaisseau
vainqueur
vainement
vaincu
vaisselle
val
valable
valdinguer
valence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان