[اسم]

la variété

/vaʀjete/
قابل شمارش مونث

1 تنوع گوناگونی

  • 1.Au printemps la nature offre une grande variété de fleurs.
    1. در بهار، طبیعت تنوع گسترده‌ای از گل‌ها را ارائه می‌دهد.

2 موسیقی پاپ

  • 1.Certains artistes de variété ont beaucoup de succès.
    1. برخی از هنرمندان موسیقی پاپ موفقیت‌های زیادی دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان