[اسم]

le vernissage

/vɛʀnisaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 افتتاحیه نمایشگاه نقاشی

  • 1.Je suis invité à un vernissage.
    1. من به یک افتتاحیه نمایشگاه نقاشی دعوت شده‌ام.
  • 2.Plusieurs critiques sont venus au vernissage.
    2. چندین منتقد به افتتاحیه نمایشگاه نقاشی آمده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان