[صفت]

vert de jalousie

/vˈɛʁ də- ʒaluzˈi/
قابل مقایسه

1 از حسادت قرمز شده

  • 1.Quand il me voit dans ma superbe voiture, Thierry est vert de jalousie.
    1. وقتی تییری مرا در ماشین فوق العاده‌ام می‌بیند، از حسادت قرمز می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان