[اسم]

le vichy

/viʃi/
قابل شمارش مذکر

1 شطرنجی (طرح) چهارخانه

  • 1.Elle portait une jupe en vichy rose.
    1. او یک دامن چهارخانه صورتی پوشیده بود.
  • 2.Il m'a offert une robe en vichy de 100 dollars.
    2. او یک پیراهن چهارخانه 100 دلاری به من داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان