[اسم]

la vieillesse

/vjɛjɛs/
قابل شمارش مونث
[جمع: vieillesses]

1 پیری

  • 1.Ce chien n'est pas mort de vieillesse.
    1. این سگ از روی پیری نمرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان