Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . تاکستان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le vignoble
/viɲɔbl/
قابل شمارش
مذکر
1
تاکستان
1.Il y a le jardin, le verger et un petit vignoble.
1. اینجا باغچه، باغ میوه و یک تاکستان کوچک وجود دارد.
2.Le Beaujolais est un vignoble réputé.
2. "بوژوله" یک تاکستان مشهور است.
تصاویر
کلمات نزدیک
vignette
vigneron
vigne
vigipirate
vigile
vigoureux
vigueur
vih
viking
vil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان