Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . زیر پا گذاشتن
2 . تجاوز کردن (به چیزی یا کسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
violer
/vjɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: violé]
[حالت وصفی: violant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
زیر پا گذاشتن
تخطی کردن
1.En deux jours il a déjà violé trois lois !
1. در مدت 2 روز او 3 قانون را زیر پا گذاشته است!
2.Les nouvelles lois ne doivent pas violer les droits constitutionnels.
2. قوانین جدید نباید حقوق وابسته به قانون اساسی را زیر پا بگذارند!
2
تجاوز کردن (به چیزی یا کسی)
1.Violer un domicile
1. به خانهای تجاوز کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
violenter
violent
violence
violemment
violation
violet
violette
violeur
violon
violoncelle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان