[اسم]

la virtuosité

/viʀtɥozite/
قابل شمارش مونث

1 مهارت استادی، چیره‌دستی

  • 1.C'est de la virtuosité pure.
    1. این چیره‌دستی محض است.
  • 2.J'admire la virtuosité des gymnastes.
    2. من مهارت ژیمناستیک‌کارها را تحسین می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان