[صفت]

vivant

/vivɑ̃/
قابل مقایسه

1 پر جنب و جوش پر شور و نشاط

  • 1.Ce quartier est très vivant.
    1. این محله خیلی پر جنب و جوش است.
  • 2.Mon frère est une personne tellement vivante !
    2. برادرم واقعا فرد پر شور و نشاطی است.

2 زنده

  • 1.Elle respire, elle est toujours vivante.
    1. او نفس می‌کشد، او هنوز زنده است.
  • 2.Les créatures vivantes.
    2. موجودات زنده.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان