Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . واژگان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le vocabulaire
/vɔkabylɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
واژگان
لغت، واژه، فرهنگ لغات
1.Cet étudiant manque de vocabulaire et ne parvient pas à exprimer ses idées clairement.
1. این دانشآموز واژه کم میآورد و نمیتواند افکارش را به وضوح بیان کند.
2.Je lis des livres pour enrichir mon vocabulaire.
2. من کتابهایی برای غنی کردن واژگانم میخوانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
vocable
vo
vlan
vizir
vivres
vocal
vocalement
vocalise
vocation
vociférer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان