[قید]

y

/i/
قابل مقایسه

1 به آنجا اینجا

  • 1.J'y reste pour le week-end.
    1. برای تعطیلات اینجا استراحت می‌کنیم.
  • 2.J'y suis, j'y reste.
    2. من اینجا هستم. من اینجا می‌مانم.
  • 3.J'y vais.
    3. به آنجا می‌روم.
  • 4.Nous y sommes déjà !
    4. ما تازه اینجا بودیم.
  • 5.Vas-y !
    5. برو آنجا. [برو.]
[ضمیر]

y

/i/

2 به آن [ضمیر مفعولی غیر مستقیم] از آن

  • 1.Ce plat est brûlant, n'y touchez pas. ( ne touchez pas à ce plat.)
    1. این ظرف داغ است. به آن دست نزنید. (به آن ظرف دست نزنید.)
  • 2.Je pense à ce film, j'y pense.
    2. من به این فیلم فکر می‌کنم؛ من به‌ آن فکر می‌کنم.
  • 3.Tu peut obéir à sa pensée, tu peut y obéir.
    3. تو می‌توانی از تفکراتش پیروی کنی؛ تو می‌توانی از آن پیروی کنی.
ضمیر y
ضمیر y در این کاربرد جایگزین عبارتی می‌شود که با حرف اضافه à آمده است. در اینجا به اشیا اشاره می‌کند.
نکته:
y می‌تواند جای عبارت اسمی یا فعلی قبل از خود هم بیاید. مثال:
Aller en Espagne pour les vacances : d'accord, j'y réfléchirai = رفتن به اسپانیا برای تعطیلات، موافقم، راجع به آن فکر خواهم کرد.

3 به او [ضمیر مفعولی غیر مستقیم] از او

  • 1.Je fais attention à mon père, je fais-y attention.
    1. من به پدرم توجه می‌کنم؛ من به او توجه می‌کنم.
  • 2.Si je vois Daniel, il faut que j'pense à y redonner son livre.
    2. اگر "دانیل" را ببینم باید به برگرداندن کتابش به او فکر کنم.
ضمیر y
ضمیر y در این کاربرد جایگزین عبارتی می‌شود که با حرف اضافه à آمده است. در اینجا به افراد اشاره می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان