[اسم]

çöküntü

/tʃœcøntˈø/
قابل شمارش

1 از هم پاشیدگی سقوط

  • 1.Bu yanılgının sonu yenilgi ve çöküntü olacaktı.
    1. پایان این اشتباهات شکست و از هم پاشیدگی می‌شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان