[اسم]

çapa

/tʃapˈa/
قابل شمارش

1 بیل

  • 1.Bahçıvan çapa ile bahçeyi deşiyor.
    1. باغبان با بیل باغچه را زیر و رو می‌کند.

2 لنگر

  • 1.Geminin çapası buradan görülüyor.
    1. لنگر کشتی از اینجا دیده می‌‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان