[صفت]

öfkeli

/œfcelˈɪ/
قابل مقایسه

1 عصبانی

  • 1.Öfkeli görünüyorsun, bir şey mi oldu?
    1. عصبانی به نظر می‌آیی، چیزی شده؟
  • 2.Sana çok öfkeliyim.
    2. خیلی از دست تو عصبانی هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان